در سرایش قصیده، معمولاً شاعر ابتدا برای آماده نمودن و ذهن مخاطب و جهت درک بهتر مقصود وی، ابیاتی را در ذکر سجایای محبوب یا تعریف و توصیف مناظر طبیعی مانند بهار و پائیز – غروب و طلوع و دشت و دمن میآورد که در واقع به منزله مقدمه و پیش درآمد قصیده است که اصطلاحاً به آن تشبیب یا نسیب هم میگویند و چون در غزل نیز این گونه است به این مقدمه تغزّل هم گفته میشود.
پس از تشبیب، شعر با بیانی لطیف و تخیلی قوی به اصل مقصود خود میپردازد این بیت را که در آن گریز به مقصود اصلی صورت میگیرد «بیت تخلص و بیت خروج» مینامند. صفت حسن تخلص در نوع قصاید معمول است.
نامگذاری قصیده:
أ) از جهت ردیف و قافیه: چنانچه واژه قافیه قصیده مبتنی بر الف باشد آن را قصیده الفی مبتنی بر ب باشد آن را قصیده بائی یا بائیه گویند و بر همین منوال است در تمامی حروف الفبا.
ب) از نظر پیش درآمد: اگر تشبیب قصیده درباره بهار یا خزان باشد، آن را بهاریه یا خزایند و امثال آن نام نهند.
ج) از جهت موضوع اصلی: چنانچه قصیده در مدح یا ذم کسی سروده شود آن را مدحیه یا ذمیه و امثال آن مینامند.
تخلص
در پایان قصیده، شاعر نام، کنیه یا لقب خود را نیز میآورد که بدان تخلص میگویند.
شریطه
دعایی نیز در انتهای قصیده به درگاه الهی عرضه میشود و شامل سعادت ابدی و جاودانه برای محبوب است و آن را دعای تأیید یا شریطه نام مینهند.
منابع:
1- همایی، جلال الدین؛ فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، توس، چ2، 1361، ص93.
2- ماحوزی، مهدی، برگزیده نظم و نثر فارسی، تهران، اساطیر، چ5، 1372، ص289-291.